معنی گرده بیشه - جستجوی لغت در جدول جو

گرده بیشه

لغت نامه دهخدا

(گُ گِ چِ)

دهی است از دهستان خدابنده لو بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان واقع در 8000گزی شمال صحنه، کنار راه مالرو صحنه به سنقر. منطقه ای است کوهستانی و سردسیر دارای 263تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه محلی و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات دیمی و آبی و تریاک و حبوبات و شغل اهالی زراعت است. راه آن مالرو است. در دو محل واقع است مشهور به گرگه بیشۀ علیا و سفلی. سکنۀ علیا 152 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

خرده شیشه

(خُ دَ / دِ شی شَ / شِ)

قطعات ریز و شکستۀ شیشه. چون شیشه ای بشکند آنچه از شکسته باقی ماند خرده شیشه نامیده می شود

لغت نامه دهخدا

گریه شیشه

(گِرْ یَ / یِ یِ شَ / شِ)

کنایه از ریخته شدن شراب در جام از شیشه. (آنندراج)

لغت نامه دهخدا

گرده پیه

(گُ دَ / دِ)

پیهی باشد بر روی کلیه ها. فروقه. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

گردبیشه

ده کوچکی است از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری لردگان، متصل به راه عمومی لردگان به پل کوه. هوای آنجا معتدل و کوهستانی و دارای 95 تن جمعیت است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)

لغت نامه دهخدا

گرده پیه

پیهی است بر روی کلیتین

فرهنگ لغت هوشیار

معنی گرده بیشه - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما